اتیسم و اهمیت آموزش دادن به خانواده ها



مسعود ریاحی، کارشناس ارشد مشاوره، عضو تیم پژوهش بازی دان

ضمیرِ تنهای او - اهمیت آموزش دادن به خانواده های دارای کودک اتیستیک 

درست ازآنجاکه هنوز جامعه روا‌ن‌شناسی در بحث سبب‌شناسی و علت‌یابی اُتیسم درگیر است و هنوز علت مشخصی برای این اختلال به اثبات علمی معنا‌داری نرسیده است، واضح است که درمان و پیشگیری، دچار محدودیت و ابهام جدی است.

با چنین وضعیت پیش‌آمده‌ای، حداقل در شرایط موجود، باید اُتیسم را اختلالی دانست که تا پایان عمر فرد همراه اوست و تأثیر زیادی بر رفتارش خواهد گذاشت و به‌تبع آن، خانواده‌ای که در آن به دنیا آمده، تا پایان عمر فرد به‌نوعی همیار، همراه و کمک‌کننده اوست.آگاهی و پذیرش اعضای خانواده از این مفهوم ابدیت، اولین و سخت‌ترین نقطه مواجهه با اختلالات طیف اُتیسم است.

با پذیرش چنین پیشامدی، نگاه و انتظار اعضای خانواده به فرد دارای اُتیسم و بحث توان‌بخشی و... آن، با واقعیت سازش برقرار می‌کند و متوجه این مسئله مهم خواهد شد که روان‌شناس‌ها و پزشک‌ها نقش خود را در بهبود عملکرد کلی فرد در زندگی روزمره او ایفا خواهند کرد، نه در درمان قطعی.

دانستن این نکته ضروری است که اثربخشی مطلوب آنچه فردِ دارای اختلالات طیف اُتیسم در جلسات توان‌بخشی، گفتاردرمانی و... می‌آموزد، با برخورد صحیح اعضای خانواده با این فرد به‌دست می‌آید و نحوه رفتار خانواده با فرد دارای اختلال به‌نوعی به‌مثابه بافت و زمینه‌ای است برای نتیجه‌بخشی به آنچه فرد از روش‌های درمانی می‌آموزد.

علاوه بر آن با توجه به زیست آدمی در دنیای فعلی که عنصر زمان دارای مفهومِ دیگری شده، بعید است که حتی صرف‌نظر از مشکلات اقتصادی، هیچ خانواده‌ای بتواند هر روز و هر ساعت به مراکز تخصصی مراجعه و طلب آموزش و کمک کند. بدیهی است که اعضای خانواده در برخورد با افراد، باید به‌مثابه شبه‌آموزشگرانی برای فرد دارای اختلال باشند. تعمیم و استقرار آنچه فرد دارای اختلال از گفتاردرمانی، بازی‌درمانی، موسیقی‌درمانی و... آموخته است، نیازمند فضایی مطلوب است برای بازتولید آموخته‌های خود؛ به‌نوعی خانواده با ادامه آموزش‌دهی به فرد، موجب استقرار و استحکام‌یافتن رفتارهای مطلوب فرد می‌شود.

به همین جهت، بهتر آن است که خانواده‌ها در جلسات گفتاردرمانی، بازی‌درمانی و... حضور فعال داشته باشند تا آنچه را که به‌عنوان تکنیکی برای ارتباط مؤثر با فرد است، بیاموزند، زیرا عده بسیاری از این افراد به سبب مشکلات اقتصادی و... خانواده‌هایشان، تنها با همین آموزش‌های درون‌خانواده‌ای است که می‌توانند موجب بهبودی زندگی یک فرد از اعضای خانواده و جامعه، در حال و آینده باشند.

خانواده به‌مثابه بستر و زمینه مناسب برای زیست و بهبود عملکرد یک فرد دارای اختلالات اُتیسم، باید خصوصیاتی داشته باشد که بتواند این زمینه را در شکل مطلوب خود حفظ کند، بی‌آنکه دچار استهلاک و اختلال در روابط درونش شود. این خصوصیات هم ابعاد اقتصادی دارند و هم ابعاد فرهنگی و هم ابعادی که مربوط به تاب‌آوری و قدرت شخصیتی افراد درون خانواده است.

برای مثال حفظ رابطه مطلوب زناشویی و رابطه حسنه میان زوجین، به‌مثابه بازتولید فضای مطلوبی است برای تنفس یک کودک دارای اختلال، زیرا برخورد و زندگی با چنین افرادی، نیازمند داشتن یک منبع تأمین‌کننده انرژی است، انرژی‌ای که می‌تواند از شکل رابطه زناشویی تا روابط حسنه میان افراد دیگر خانواده نشئت بگیرد. البته تأمین این انرژی صرفا محدود به درون خانواده نیست، بلکه ابعاد اجتماعی گسترده‌ای دارد.

برای مثال تلاش متقابل خانواده و اطرافیان برای حفظ ارتباط خانوادگی، هم در ایجاد فضای همدلانه و هم در جهت حفظ شرایط عادی‌بودن است و نیز به‌انزوانرفتن تدریجی خانواده و عدم پنهان‌سازی فرزند خود از چشم دیگران و جامعه تلاشی متقابل است میان خانواده و اجتماع. خانواده می‌تواند مقابل ابهام و نگرانی اطرافیان راجع به اُتیسم، با توجه به اطلاعاتی که از مراکز به او منتقل خواهد شد، به‌نوعی روشنگری و آگاهی‌بخشی کند و نتیجه چنین آگاهی‌بخشی‌ای را می‌توان در رفع مقاومت اطرافیان در پذیرش این اختلال و حفظ ارتباط با خانواده‌های درگیر مشاهده کرد. به‌طورکلی داشتن این خصوصیات و خصوصیاتی از این جنس به‌نوعی بازتولید‌کننده و حفظ‌کننده این بستر است، بستری که هرچه‌مطلوب‌تر باشد، می‌توان نمودش را در بهبود وضعیت کلی فرد دارای این اختلال مشاهده کرد. 

منبع : روزنامه شرق شماره ۲۴۷۶






بازگشت به گروه اختلالات در کودکان  


نظرات شما درباره این مطلب :

نام :


پست الکترونیکی :


نظر شما در مورد اتیسم و اهمیت آموزش دادن به خانواده ها :



سایر نظرات :

نظری ثبت نشده است.